علامه امینی، ستاره پرفروغی است که در تاریخ هزار و چهارصد ساله اسلامی می درخشد. او جرعه نوش غدیر عشق علی علیه السلام و سیراب شده کوثر ولایت بود. چنان شیفته ولایت بود که هستی خود را یک باره در کوره عشق علی علیه السلام ریخت و پروانه وار سوخت. امینی فرشته حقیقت بود که با چهره نورانی خویش نمایان شد و تاریکی ها را از چهره ملکوتی علی علیه السلام کنار زد و با صدایش که در خور دلیران بود، ندای فضیلت و معنویت امیرالمؤمنین را به گوش جهانیان رسانید
بمناسبت روز بزرگداشت آن بزرگ مدافع حریم ولایت، پای گوشه ای از درس های متعالی اخلاقی و رفتاری ایشان می نشینیم؛
حسن خُلق
درباره شخصيّت معنوي و اخلاق برجسته علامه اميني رحمه الله بسياري سخن گفته اند. استاد محمّد عبدالغني حسن مصري درباره سجاياي اخلاقي او در ضمن قصيده اي كه سروده است چنين مي نويسد: به هنگام بحث و گفت وگو لحن او گاهي تند مي شود، لكن خلق و خوي او بسيار نرم و لطيف است.
محمد سعيد دحدوح در نامه اي كه به ايشان نوشته اند در توصيف سجاياي اخلاقي او مي نويسند: «به راستي شما از آل محمد اخلاق را به ارث برده ايد... از قديم شنيده بودم كه مرد مؤمن كسي است كه حال او تو را به ياد خدا اندازد، نه گفته او. معني اين حديث را نمي فهميدم تا وقتي كه شما را ديدم. بايد گفت اوست مصداق آيه شريفه «كونوا دُعاةَ النّاسِ بِغَيْرِ اَلْسِنَتِكُمْ.»
عبادت
يكي از ابعاد زيباي شخصيت مرحوم علامه اميني پايبندي او به تلاوت قرآن و به جاي آوردن نمازهاي مستحبي و ادعيه بود. عادت او اين بود كه هميشه ساعتي قبل از طلوع فجر به نماز شب مي ايستاد و پس از نماز صبح با توجّه و تدبّر يك جزء كامل از قرآن را تلاوت مي كرد.
آيت الله نجومي در توصيف چگونگي نماز خواندن مرحوم اميني مي نويسد: «در عمرم نديدم كسي را كه مثل علامه اميني با حضور قلب نماز بخواند». فرزند ايشان مي نويسد: «هنگام فرا رسيدن ماه رمضان، پدرم تمام كارهاي عادي خودشان را تعطيل مي كردند و با فراغ بال به استقبال روزه و عبادت در نجف اشرف يا كربلا مي رفتند و مقيد بودند كه در طول ماه مبارك رمضان پانزده مرتبه ختم قرآن كنند و ثواب چهارده ختم آن را به چهارده معصوم عليه السلام و ثواب يك ختم قرآن را نيز به روح والدين شان هديه مي كردند و اين كار را تا سال هاي پايان عمر مباركشان ادامه دادند.»
توسل و زيارت
علامه اميني رحمت الله به رغم تمام مشغله هاي علمي و فعاليت هاي فرهنگي هرگز از زيارت و توسل به اهل بيت عصمت عليهم السلام غافل نمي شدند. وقتي كه در نجف اشرف ساكن بودند پايبند بودند در وقت هاي خاصّي به زيارت مرقد با بركت حضرت علي عليه السلام مشرّف شوند. آن گاه كه به حرم مشرف مي شدند و به خواندن زيارت مي پرداختند، اندوه فراواني چهره ايشان را مي پوشاند و بي اختيار با صداي بلند گريه مي كردند. ايشان بارها به قصد زيارت كربلا، پياده از نجف تا كربلا مي رفتند. يكي از دوستانشان درباره زيارت و توسّل هاي علاّمه اميني رحمه الله مي نويسد: «تضرع و معنويت علامه اميني را در كم تر عالمي ديدم. در ايام عاشورا و دهه فاطميه حال علامه اميني به طور محسوس تغيير مي كرد و با صداي بلند در مجالس گريه مي كردند. كم تر عالمي را ديدم كه با چنين حالي گريه كند.»
امانت داری
از جمله خصايص برجسته علامه اميني رحمه الله امانت داري اوست. عدم رعايت اين صفت ارزشمند در تأليف و نگارش، خيانت به جامعه بشري است. بسياري از اختلافات بزرگ فرقه اي و مذهبي در بين اديان و مذاهب از اين امر ناشي شده است.
علامه اميني رحمت الله در تمام تأليفات خود به ويژه در مجموعه كم نظير الغدير با وسواس كامل مواظب رعايت اين مهمّ بودند كه مبادا حقّي از كسي ضايع شود. در ضمن توصيه هايي كه به فرزندشان درباره تأليف و نگارش كرده اند، مي فرمايند: «واجب است اكثر روابط اجتماعي و رفت و آمدهاي غير لازم را ترك كني و الاّ وقت كافي براي نوشتن و تاليف پيدا نمي كني. گذشته از آن امانت در تاليف را فراموش نكن. هر چيزي را خواستي نقل كني همان گونه نقل كن كه هست. از تصرف در كتب تاريخي و مصادر بپرهيز.»
شجاعت
شجاعت، صفتي بود كه علاّمه اميني رحمه الله به آن آراسته بود. برخورداري از اين ويژگي او را قادر ساخت كه به بزرگ ترين كارها اقدام نمايد و از جوّسازي ها و تهديد و تحريك هاي دشمنان حقيقت، هراسي به دل راه ندهد. اين امر به بهترين صورت در تدوين اثر ارزشمندي چون الغدير نمايان است.
در برخوردهاي اجتماعي نيز جلوه هاي از اين خصيصه ارزشمند به چشم مي خورد. از خود ايشان نقل شده است وقتي كه براي انجام مناسك حج به بيت الله الحرام مشرف شده بودند در عرفات صحرا را پر از جمعيت مي بينند و از كثرت جمعيّت جايي براي سكونت و نصب خيمه پيدا نمي كنند. پس از جست وجو متوجه مي شوند در گوشه اي از بيابان جاي وسيعي را مأموران حكومتي براي اشراف و خاندان سلطنتي عربستان نگه داشته اند. علامّه اميني بلافاصله وسايل خود را به آن جا منتقل مي كنند. وقتي مأموران اعتراض مي كنند كه اين جا مال امير است، با شجاعت در مقابل آن ها ايستادگي مي كند و به آن ها مي گويد: «اين جا سرزمين بندگان است به اميرتان بگوييد به جاي ديگر برود». در نهايت سربازان از آن همه شجاعت تعجب مي كنند و به او متعرض نمي شوند.
استقامت و اراده
از جمله صفات بارز صاحب الغدير اراده پولادين و بردباري اوست. وي در خلال تأليف الغدير هرگونه سختي و رنج را تحمّل مي كنند و مي فرمايند: هيچ كتابخانه بزرگ يا كوچكي نبود كه از دسترس استفاده من دور مانده باشد و در اين راه از معاشرت با هيچ پرهيزگاري محروم نشدم و از استماع موعظه همه واعظان و دل سوزان برخوردار شدم. هم چنين به تصريح خود ايشان در جريان تأليف الغدير حدود ده هزار كتاب خطي را مطالعه كرد و به صد هزار جلد كتاب مراجعه مكرّر داشته است. مرحوم آيت اللّه سيد عبدالهادي شيرازي مي نويسد: «اگر ما از نزديك وضع علاّمه اميني را مشاهده نكرده بوديم كه او به تنهايي به تأليف چنين كتابي قيام كرده، تصور مي كرديم كه كتاب الغدير تأليف يك گروه علمي است كه هر كدام به نوشتن قسمتي از آن پرداخته اند.»
منبع: سایت حوزه علمیه خراسان